آشتی

بنده چند سالی بود به هیچ وجه لب به نذری نمیزدم قهر کرده بودم چراش هم بماند امسال  اومدم آشتی کردم کمی ،جاتون خالی یک نذری های هیجان انگیزی برام آوردن فقط یه موردش سیب زمینی سرخ کرده بود 

شوخی شوخی جدی میشه!!!!!

اداره بودم کلافه از اینکه همه با هم صدام میکردن خسته شده بودم  و به قول یکی از بچه های سازمان با سرعت صد برابر بیشتر از پکت های اطلاعاتی سوئیچ های سیسکو بین همکارهام رد و بدل میشدم  گفتم زنگ بزنم خونه ببینم مامان چطوره که دیدم ای وای تب کرده سرما خورده میدونستم به این سادگیا نمیشه راضی اش کرد واسه دکتر  رفتن ، رفتم خونه گفتم از صبح یکم لرز داشتم و سر درد اگه تو بیای دکتر منم میام  خلاصه با مکافات راضی شد رفتیم بعد جالب بود که تب داشتم نفهمیدم فشارم کف پام بود بازم متوجه نشدم  چون جدیدا تا به 6رو 4 نرسه تغییر کنتراست و رنگ توی صورتم دیده نمیشه و خودمم حس اش نمیکنم خلاصه قشنگ سرما خورده بودم نفهمیده بودم ؟؟؟

یک بغل شعر

غمم را شرح خواهم داد اگر پیدا کنم گوشی

اگر پیدا کنم همقد تنهاییم، آغوشی

که ام؟ در وعده گاه خنجر و نیرنگ، سهرابی

میان آتشی از کینه و تهمت، سیاووشی

چنان بر چهره ام با غصه چنگ انداختی دنیا

که از شادی نشانم نیست جز لبخند مخدوشی

من از صدها تَرَک در پای بست خانه، آگاهم

دلم را خوش نخواهد کرد هیچ ایوان منقوشی

به دنبال هماوردم مرو، بیهوده می گردی

به قصد نفی و انکارم میا، بیهوده می کوشی

فریب جان ِسرشار از سکوتم را مخور، روزی

دهان از خون دل وا می کند هر کوه خاموشی

سجاد_رشیدی_پور

حتی_به_روزگاران / فصل پنجم

یک بغل شعر

توی تنهایی خودم بودم 

یک نفر آمد و سلامی کرد 

توی این شهر خالی از مردم

یک نفر داشت کودتا میکرد

غر نوشت

هی میخوام غر نزنم نمیشه 

باز دوباره محرم شد ملت یادشون اومد ااااااااااااااااااااا  امام حسین هم هست خوب یه هفته هم وانمود کنیم تو لشکر یزید سینه نمیزنیم 

کلا یه تعداد معدودی هستن که کلمه شعور حسینی در موردشون صدق میکنه بقیه همه شور حسینی دارند بدین شکل که تو زندگیشون شیرین خیانت میکنن به همسرشون بعد میان هیئت که ای وای خدا دستم به دامنت گندش در نیاد .

بار قاچاق شون سالم برسه به مقصد دیگ دیگ نذری میزارن 

اومدن هیئت واسه امام حسین اما سرشون مثه پنکه سقفی سمت جمعیت مونثه 

قول میدن عهد شکنی میکنن زندگی کسی رو نابود میکنن  ولی وا مگه میشه اربعین کربلا نباشن

 بعضیام هم که بنده های خدا در جریان نیستن که عزاداریه فک میکنن یه کارناوالیه که تم مراسمشون مشکی قرمزه که رژ هم حتما باید جیگری باشه جلو مانتو هم اگه باز نباشه که نمیشه اون وقت با دوست پسر گرام که یقه پیرهنش از نافش شروع میشه ست نمیشه که ...

بعد طبل میدن دست بچه هاشون تا یک شب جوری طبل میزنن که لشکر یزید برای رعب و ترسون سپاه امام (زن ها و بچه ها) اینجوری طبل نمیزدن ، آقایون و خانم های عزادار کشته مرده های امام حسین نمیدونین واسه  آزار و اذیت همسایه و بهم زدن آرامشش باید جواب بدین حق الناسه توی هرکدوم از این خونه ها شاید مریض باشه آدمایی هستن که صبح باید برن سرکار خسته ان واقعا نباید بفهمین که 11 -12 و یک شب زمان طبل زدن و سر و صدا نیست .

بد نیست یادمون باشه امام حسین هم نمیتونه اون دنیا تو محضر خدا برای حق الناس هایی که گردنمونه کاری بکنه برای دل هایی که با بیرحمی شکستیم ، عهد هایی که شکستیم و با این عهد شکنی انسان هایی رو که کشتیم  و نذاشتیم زندگی کنن 

در این زمانه....

در این زمانه درخت ها از مردمان خرم ترند .

کوه ها از آرزوها بلندترند ، نی ها از اندیشه ها راست ترند و برف ها از دل ها سپید تر...

خدااااااااااااااااااا

یک الهه هستم که همچنان سرکاره 

گیر یه آدم  افتادیم که گیگیلی کلاه قرمزی پیشش میتونه ، توی مسابقات دو سرعت شرکت کنه 

شاید باورتون نشه ولی ازش خواستیم یه فرم اکسل 6 ردیفه با 11 ستون رو تکمیل کنه 

از ساعت 10 صبح تا همین الان انجام نشده 

و من دارم گیس هایم را میکنم 

غر نوشت

1.امروز اداره خیلی خوب بود ظاهرا بعد از این همه تلاش تونستم حس نیتم رو به ارشدم ثابت کنم که اومدم کنار هم کار کنیم نه برای اینکه اون بره و من بمونم . خوشحالم که رمز ها رو بهم داد و بهم دسترسی های مهم رو داد . امیدوارم کاراش زودتر رو به راه بشه ...

البته که نمیشه منکر نقش رییس در این قضیه شد . 

2. دوست عزیزی که نت ورک مارکتینگ کار میکنی کاش یه کم این کتابهای موفقیتت رو ببندی و ببینی چه جوری خودت و شخصیتت رو پیش همه میبری زیر سوال اونچه که بدست میاری پول کم در قبال از دست دادن وجه و اعتبارت پیش بقیه است . دوست عزیز ما نخوایم پول دار شیم  فراری سوار شیم کی رو ببینیم؟؟؟؟؟

بعد شما نمیگی اینی که داری جلوش قپی میای خودش مسئول خرید خونه است آمار قیمت و تخفیف و همه چی رو داره ؟؟؟