خانه عنکبوتی من

آخرین مطالب
  • ۰۳/۰۶/۲۹
    ...
  • ۹۹/۰۴/۱۶
    :(:
  • ۹۸/۰۴/۳۰
    :):
  • ۹۷/۱۲/۲۲
    :):
  • ۹۷/۱۰/۱۷
    :):
  • ۹۷/۰۹/۰۳
    ...
پروردگارا واقعا لازم بود اینقدر اسیدی ماه رمضون رو شروع کنی ؟؟؟؟؟؟؟؟؟

۰۶ خرداد ۹۶ ، ۲۳:۰۰
الهه ..
1-خدا رو شکر این هفته تموم شد مردم دیگه ، کل هفته رو زودتر از 8 خونه نیومدم  جنازه میومدم خونه صبح جنازه تر میرفتم 24 تا مناقصه رو بالاخره جمع کردیم 

2- تو هر اداره ای یه عده مهندس راه وجود دارن که کلا وظیفه اشون راه رفتنه ، کار دیگه ای هم ندارن و بلد هم نیستن انجام بدن و مقاومتشون نسبت به یادگیری هم خیلی ستودنیه  ،حالا سه تا از این مهندیسن بنام  تو واحد متره و برآورد اداره مشغول هستن ، دوستان برآورد کردن واسه سرویس بهداشتی به این صورت : 3 چشمه و نیم ، شیر یکی و نصفی و... یعنی ما پوکیدیم از خنده از دست این عتایق 

3-با وجود کازر زیاد دو سه تا کتاب این هفته خوندم آبنبات هل دار که معرکه بود واسه شاد شدن عالی بود ، از کتاب ناصر ارمنی هم داستان انگشتر رو خیلی دوست داشتم ، کتاب از به جالب بود و الان مشغول خوندن رمان شیاد از جان گریشام هستم :)))))))))))
اینایی که کتاب نمیخونن دلشون به چی خوشه ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

 

گرچه آرام ، پر از وسوسه عصیانم 
مثل شیری که به چنگ قفسی افتاده 

سجاد رشیدی پور
۰۵ خرداد ۹۶ ، ۰۰:۰۴
الهه ..

دلتون نخواد جمعه از 8 صبح تا 8 شب در نمایشگاه مشغول گشت گذار بودیم خیلی خیلی خوش گذشت و خیلی خیلی جیب مون صاف شد ، چرا چون با رفیق جان هی آینده نگری میکردیم که نخرم حالا چه کاریه خو بعدا میخریم اینایی روکه خریدیم اول بخونیم ، بعد اون یکیمون در نقش مسکن عمل میکرد میگفت بخر غمت نباشه و اینگونه بود که جیب مبارک جفتمون به فنا رفت شما اگه خواستین برین با بزرگترتون برین حداقل اش اینه که با دو تا پس گردنی توجیه تون میکنه والاااااااااا :))))))))))))))

خیلی خیلی روز خوبی بود مخصوصا دیدن دوستان شاعرمون 

اینم شعر نوشت امشب :

جز شانه ی پر مهر تو ، کو شاخه ی امنی ؟

گنجشک - کم و بیش - هراسان شده ات را

سجاد رشیدی پور

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ ارديبهشت ۹۶ ، ۲۳:۴۴
الهه ..

0. نمیدونم چه تجربه ای در برخورد با اعضای دهکده جهانی داشتین و یا در شبکه های اجتماعی ارتباطات تون به چه صورت بوده  ، من به شخصه سعی ام اینه که دوستان ایرانی مون رو فالو نکنم مگر اینکه یه شناختی داشته باشم  و واقعا نشده تا به حال دوستای خارجیم ذره ای آزار و اذیت واسم داشته باشن برعکس ایرانیای عزیزمون وقتی رفتار این دو گروه رو مقایسه میکینی به این نتیجه میرسی که واقعا فرهنگ استفاده از هیچ ابزاری رو نداریم ، شما رفتی تو پیج یه استاد عکاسی برای یکی از عکس ها کامنت گذاشتی که چقدر عکسه زیباست بعد طرف میاد منشن ات میکنه میگه عجب روح بزرگی دارین شما کاملا درست میفرمایین ، اااااااااااااا خوووووووووو آخه لاکردارهامن  چی به تو بگم آخه  !!!!!!!!!!!!!!

1. من نمیدونم شاید ما غیر عادی ایم ، از بچگی به ما یاد دادن یه سری مسائل هست که مال خونه است هیچ احدی نباید ازش خبردار بشه ولی الان میری اینستا حس اینو داری که وسط یه خیابون بزرگ داری راه میری که دورش یه عالمه زمینه که با گچ دورش خط کشیدن که فقط معلوم باشه این ملک فلانی هس (و فلانی هم همون جا بند و بساط اش با خانواده پهنه ، دارن توی یه زمین خالی زنگی میکنن ) هیچ حریم دیگه ای نیست خصوصی ترین حرف ها و مسائل بیان میشن شما دسترسی به خصوصی ترین مسائل مالکین زمین ها رو داری  این خیلی بده این همه بی در و پیکری بده ، آزادی بی قیدی نیست گفتن هرچیزی هر جایی نیست ، بیاین به خودمون احترام بزاریم .


شعر نوشت : 

از دیگران دل بردن است ، حرفی نیست 

از من اگر دل بردی اما ، آفرین داری ...


سجاد رشیدی پور






موسیقی:



۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ ارديبهشت ۹۶ ، ۲۳:۴۰
الهه ..

و ما امروز قدوم مبارکمون رو بر زمین گذاشته و به دنیا آمدیم 

درسته امروز تولدم بود و همه ی اونایی که باید، یادشون بود و مثل همیشه کنارم بودن  :))))))))




۰۹ ارديبهشت ۹۶ ، ۲۲:۵۹
الهه ..

0. مامان بزرگم همیشه میگه مال حلال گم نمیشه هرجا باشه بهت برمیگرده ، از 6 ماه پیش دستبند ام گم شده بود تا چند روز پیش که پیدا شد باورم نمیشد :)))

1. یعنی خداییش کاری ندارم چرا سیا-----سیون ما ایده هاشون در حد جلبک و حافظه شون نیم ثانیه ایه؟؟؟؟؟؟؟ بابا جان  ما که میدونیم هیچ کدومتون هیچ کاری نمیکنین لااقل یه دروغ جدید بگین سرگرم بشیم . والا با این نوناشون ، فقط خدا آخر و عاقبت ما رو بخیر کنه با اینا 

2.خدا صبر بده به خانواده مرزبان ها :(((((((((

3. یعنی بعضی وقتا سلطان کابوس دیدنم این دفعه دیگه ترکوندم خدایی ، آخه خواب دیدم یه پسر بچه خوشگل دارم یهو جلوم سرش رو بریدن تا چند روز حالم بد بود 


نیستی راه نشانم بدهی 

وقت کابوس تکانم بدهی

نیستی پنجره ها تر شده است

وزن باران دو برابر شده است 

احسان افشاری

۰۸ ارديبهشت ۹۶ ، ۲۳:۵۶
الهه ..

کوتاه کردن مو بعد از 4 سال خیلی میچسبهههههع

بالاخره باید کهنه ها دور ریخت از نو شروع کرد :))))

۳۱ فروردين ۹۶ ، ۰۰:۳۷
الهه ..
دورهم جمع شده بودیم  و حرف تو حرف تا رسید به عکس و عکاسی که چه مد شده همه یه دوربین دستشون میگیرن و...
بعد همشون نگاه من کردن ریسه رفتن از خنده  و میگن البته شما که حساب سواست بقیه تازه یاد گرفتن ، تو  همیشه مثه خبرگزاری ها یه دوربین همراهته 
راستم میگن این عادت سابقه طولانی داره من از پنجم دبستان دوربین داشتم و علاقه ام به عکاسی هم به همون موقع برمیگرده هنوزم اولین دوربینم رو دارم  اولین رفیقم رو ، خلاصه امر که چشمتون روز بد نبینه آخر همه این بحثا همیشه هم دو تا فحش ، نثار من میشه که بیشور ، چرا تو عکس هامون رو نگه داشتی نمیدی :)))))




پ.ن : این اولین رفیق هدیه پدرجان است :)

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ فروردين ۹۶ ، ۰۰:۰۰
الهه ..

1. نه تنها دوشنبه بعد 13 بدر بلکه سرما خوردگی بعد از عید هم خر است .

2. یعنی امسال  بنده ترکوندم  رفتیم کلی گشتیم :)))) ، فقط تو عید 4 بار سینما رفتیم در ضمن دیدن گشت 2 و خوب ، بد، جلف برای عوض شدن حس و حالتون به شدت توصیه میشه 

3. عید به خودم عیدی دادم رفتم مجموعه بهار گالری بنیتا رو برای خودم گرفتم :))) 


۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۸ فروردين ۹۶ ، ۰۲:۱۸
الهه ..

1. یه بنده خدایی داشت سریال معرفی میکرد بعد برگشته میگه البته بزار 18 سالت که شد بعد ببینش، یه نگاه عاقل اندر سفیه بهش کردم میگم بچه جون تو جای پسر منی میگه: مگه متولد چندی ؟ بنده خدا وقتی فهمید یه دهه ازش بزرگترم  رفته بود رو اسکرین سیور هر دو ثانیه یه بار میگفت خدا وکیلی خیلی خوب موندی !!!!!

2. یکی از بچه ها برگشته میگه دوربین قدیمی ات رو میفروشی زل زدم بهش میگم مگه آدم رفیق اش رو میفروشه.

3. عید هم خوبه هم بد ، بدی اش اینه که جای خالی بزرگ زندگیت رو بد به رخت میکشه خلا حضور پدر خیلی محسوسه 

با هم بشنویم

 

 

 

پ.ن : مخاطب خاص آهنگ حقوق عزیزمه :)))))))))))) 

 

۰۷ فروردين ۹۶ ، ۰۰:۳۳
الهه ..