سیم های لعنتی
دوشنبه, ۲۶ مهر ۱۳۹۵، ۰۷:۵۸ ق.ظ
یعنی دیشب واسه ادیت و برداشت این سیم های لعنتی دهنم حسابی سرویس شد از همه سخت تر ادیت سیم ها توی آینه نخل بود اصلا متوجه نشدم چه جوری 2 نصفه شب شد از درد پام به خودم اومدم و متوجه گذر زمان شدم ، وقتی میشینم پشت سیستم کاری انجام بدم زمان از دستم در میره مخصوصا اگه با عکس هام سرگرم باشم . خو خدا وکیلی دیگه با اون خستگی مسواک زدن حکم محاربه داشت در نتیجه پس از اتمام ویرایش همان جا غش کردیم 3 ساعت بیشتر نخوابیدم الان فقط حس میکنم یکی داره تمام مویرگ های سرم رو میکشه
اینم یک نمونه از کارها :)))))
۹۵/۰۷/۲۶