خانه عنکبوتی من

آخرین مطالب
  • ۰۳/۰۶/۲۹
    ...
  • ۹۹/۰۴/۱۶
    :(:
  • ۹۸/۰۴/۳۰
    :):
  • ۹۷/۱۲/۲۲
    :):
  • ۹۷/۱۰/۱۷
    :):
  • ۹۷/۰۹/۰۳
    ...

دیشب رفتیم عروسی بلکه این سلسله مرگ و میر ها تموم بشه ، خیلی هم خوب بود همه چی عالی بود ولی باز هم هرچی فکر میکنم لذت ولو شدن رو مبل و فیلم دیدن با شلوار کردی اصی یه چیز دیگه است . 


شعر نوشت :

کسی به خوبی من مشق عشق را ننوشت

ببین به دیده ی انصاف !آفرین دارم 

حسین دهلوی 

۱۱ دی ۹۵ ، ۰۹:۱۸
الهه ..

عجب روز بدی بود 

دوتا خبر فوت ، یه خبر از یه دختر هم سن و سال خودمون با سرطان خون پیشرفته 

خیلی تلخ بود براش دعا کنین 


دل فرو می ریزد و تنها تماشا میکنم 

مثل سربازی سقوط آخرین دروازه را

حسین دهلوی


۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۶ دی ۹۵ ، ۲۲:۳۶
الهه ..

1-بعضی آدما هستن که نمی دونی تکلیفت با هاشون چیه بدجنسن ، مهربونن واقعا نمیشه فهمید در برخورد با این مجموعه از تضاد چه باید کرد ؟؟؟؟

2- یه سری مشکل واسه یکی از سامانه های کاربردی مون  پیش اومده دوستان بیچاره کردن ما رو که زنگ بزن سازمان پس چی شد چرا درست نشد یعنی زنگ نمیزنین ،که آخر مجبور شدم بزنم به سیم یه جواب تند و تیز بدم ، واقعا تو کولی بازی این ملت نمره شون 20 یه ماهه من خودمو حلق آویز کردم که  ناظر ها کار انجام بدن عکس ازپروژه ها روبارگزاری کنن دست نزدن حالا توی این چند روز همه کارکن همه فعال

3- خدایا بابت بارون امروز ممنون میشه چند روز بیشتر بارون بیاد لطفا


صبر کن ای دل دیوانه ! ببین تا چه کند

عاقبت رفتن معشوقه ی عاقل با من

سجاد رشیدی پور

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ دی ۹۵ ، ۲۳:۲۵
الهه ..

بعضی وقتا کلا اختیارمون دست خودمون  نیست دست بصل النخاع عزیزمونه 

بنده شخصا وقتی روی کاری تمرکز کنم بقیه مسئولیت ها رو میدم به بصل النخاع ام که پاسخگو باشه مثلا دارم طراحی میکنم وسط کارم هرکی بخواد با هام حرف بزنه قطعا جواب های چرتی تحویل میگیره چون اصلا گوشم کار نمیکنه و فقط یه چی میگم که بره و من به کارم ادامه بدم و خوب اطرافیان برحسب تجربه میدونن اینجور مواقع زمانی مناسبی برای نظرسنجی و صحبت باهام نیست مثلا اگه بپرسن فردا بریم خرید میگم آره ولی بعدش که کارم تموم بشه میپرسم تکلیف خرید چی شد کی میخواین بریم ؟؟؟؟ و بعد بقیه دارن خودشون رو به در و دیوار میزنن که بابا  ما که با تو حرف زدیم  خلاصه مصیبتی دارن ملت از دست ما .


مهمونتون میکنم به یه بیت شعر از آقای حسین دهلوی 

در دلم غوغاست ،  اما رازداری بهتر است 

چشم میدوزم به در... امیدواری بهتر است


۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ دی ۹۵ ، ۱۹:۵۷
الهه ..

0- دیشب یه خبر رسید که همه مون رو پکر کرد آخر شبی ، حاج اصغر فوت شده و این برای ما یعنی سال دیگه عاشورا میوندار بزرگ هیئت نیست ...

1- تنها بزرگتری که هیچ وقت بابت اینکه سرمون تو گوشیمونه دعوامون نمیکرد پدربرزگ جان بود میگفت چیکار دارین به این بچه ها غیبت که نمیکنن بزارین بازی کنن

2-خداییش میترسم ما که بازنشسته بشیم  یه طوری بشه علاوه برمدارس فرت فرت هم ادارات رو تعطیل کنن 


غمت حساب مرا -آه- بی حساب رسید 

حساب آه من ای دوست ، با خداوند است !

شاعر جناب آقای حسین دهلوی

۳ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۳ دی ۹۵ ، ۲۳:۱۶
الهه ..

خیلی وقته دنبال یه کتاب هیجان انگیز بودم کتابی که دستت رو بگیره و ببره به دنیای خودش ونزاره نیمه کاره رهاش کنی ایندفعه بنا به عادت داشتم تو کتابفروشی مورد علاقه ام بی هدف پرسه میزدم  و نهایتا سمفونی مردگان رو خریدم فکرم هم نمیکردم بتونه اینقدر فکرم رو درگیر کنه 

واقعا تو پاییز و زمستون باید بچسبی به بخاری وکتاب بگیری دستت و یه ناخنک ریز بزنی به سیب زمینی سرخ کرده هایی که بهت چشمک میزنن اینجوری این شب های طولانی راحت تر میگذره 



۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲۸ آذر ۹۵ ، ۲۳:۳۲
الهه ..

حس خوب یعنی پیچوندن 5 شنبه :)

مثل لبخند مثل آهنگ ما

۲۴ آذر ۹۵ ، ۲۳:۱۲
الهه ..
بهم میگه دوست داشتی الان کجا بودی ؟
سرسری نگاه میکنم و میگم مسکو 
چند دقیقه خیره نگاه کرده و میگه چی انقد کلافت کرده 
لبخند زنان میگم هیچی
میگه خدایا حال دخترای دوروغگو رو خوب کن که باز بخوان برن سیدنی 



پ.ن : از اینستاگرام آقا محسن کش رفتیم


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ آذر ۹۵ ، ۰۹:۲۱
الهه ..
ای قاصدک زخمی پرواز و سفر 
از آن ور شهر آرزو ها چه خبر ؟
دلتنگی و سیگار و غم و شبگردی
از برکه تنهایی قوها چه خبر

شعر از آقای امین ترابی

۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲۰ آذر ۹۵ ، ۲۳:۵۳
الهه ..

مرا با موفقیت هایم قضاوت نکن .ببین چند بار شکست خوردم و دوباره شروع کردم .


مهمون رادیو بلاگیها باشید ، توی این پست شون یه یادی هم از من و خونه ام کردن :)

۰ نظر ۲۰ آذر ۹۵ ، ۱۹:۵۰
الهه ..