خانه عنکبوتی من

آخرین مطالب
  • ۹۹/۰۴/۱۶
    :(:
  • ۹۸/۰۴/۳۰
    :):
  • ۹۷/۱۲/۲۲
    :):
  • ۹۷/۱۰/۱۷
    :):
  • ۹۷/۰۹/۰۳
    ...
  • ۹۷/۰۸/۲۸
    :)

فکر کن

يكشنبه, ۸ شهریور ۱۳۹۴، ۰۲:۱۵ ب.ظ
از وقتی مادربزرگه حقوقش برقرار شده من واسش حقوقش رو میگیرم ، بعد گفت برو یه حساب باز کن به اسم خودت پول ها رو بریز تو اون حساب که اگه من یه چیزیم شد پول داشته باشین خلاصه ما هی از زیر کار در فتیم تا چند وقت پیش که دیگه مجبور شدیم بریم حساب رو باز کنیم ، حساب رو که باز کردم از بانک اومدم بیرون یهو زدم زیر خنده ، از این خنده هایی که اشک آدم درمیاد ، مامان میگفت چی شده منم خنده خنده گفتم میدونی چه تصوری کردم اینکه شماها شانستون مثه کایکوت باشه توی کارتون کایوت و رودرانر یهو من بمیرم همه پول ها بلوکه بشه هم پول های خودمون هم مامان بزرگ 
خب بر همگان واضح و مبرهن است که هم فحش خوردم هم پس گردنی 


موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۴/۰۶/۰۸
الهه ..